باروت پنبه ای (تِ پَمْ بَ / بِ) نوعی باروت باشد، میوه دار شدن. بردار شدن. باثمر شدن. مثمر گردیدن: شجرۀ مشاجرت هر دو برادر بلواقح کوافح بارور شد. (ترجمه تاریخ یمینی) ادامه... نوعی باروت باشد، میوه دار شدن. بردار شدن. باثمر شدن. مثمر گردیدن: شجرۀ مشاجرت هر دو برادر بلواقح کوافح بارور شد. (ترجمه تاریخ یمینی) لغت نامه دهخدا